ایچیموکو ابزاری قدرتمند برای معامله‌ گران(بخش سوم)

چیکواسپن یا خط تاخیر

چیکواسپن که به رنگ سبر نشان داده می‌شود و به آن پیرمرد عناصر ایچیموکو نیز می‌گویند، ویژگی‌های قابل توجهی دارد.

نحوه محاسبه چیکواسپن

  1. آخرین قیمت بسته شدن را یادداشت کنید و این کار را برای 26 دوره انجام دهید.
  2. این پروسه را با هر قیمت بسته‌شدن جدید تکرار کنید.
  3. تمام این نقاط را برای ایجاد یک خط واحد به هم وصل کنید.

چیکواسپن یا خط تاخیر به گونه‌ای طراحی شده است که 26 کندل از قیمت لحظه بازار عقب‌تر است. این خط تاخیر به معامله‌گران اجازه می‌دهد که رابطه بین روند قبلی و فعلی را تجسم کنند و همچنین تغییر روند بالقوه را مشاهده کنند.

 

چیکو در زبان ژاپنی به (Rift Vally) شناخته می‌شود؛ که معنی «دره کم‌عمق» یا «دره شکاف» را می‌دهد.

همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، چیکواسپن 26 کندل عقب‌تر قیمت جاری است و به همین دلیل بعضی عقیده دارند که هیچ چیز ذاتا پیش‌بینی کننده‌ای در آن وجود ندارد.

اگر از نقطه دو، 26 کندل به عقب برگردید به چیکواسپن خواهید رسید.

 

بهترین استفاده از چیکواسپن صرفا برای گرفتن سیگنال تاییدی است.

اکثر تحلیل‌گران از چیکواسپن صرفا جهت گرفتن تایید ثانویه در ارتباط با سیگنال‌های سایر عناصر ایچیموکو استفاده می‌کنند. یعنی ابتدا تحلیل و سیگنال‌های مبنی بر خرید و فروش خود را از سایر عناصر می‌گیرند و سپس جهت اطمینان بیشتر از صحت آن سیگنال، به نحوه شکل‌گیری چیکواسپن در آن لحظه رجوع می‌کنند.

چیکواسپن می‌تواند نقاط حمایت و مقاومت را به‌ خوبی مشخص‌ کند.
  1. همانطور که می‌بینید سقف به وجود آمده از چیکواسپن در شماره یک باعث تشکیل مقاومت شده که قیمت در نقاط 2 و 3 به آن واکنش داشته و شروع به ریزش می‌کند.
  2. کف به وجود آمده از چیکواسپن، پس از شکسته شدن خاصیت مقاومتی گرفته و در نقطه 5 و 6 مانع از رشد قیمت شده است.

کومو یا ابر

ابرها در ایچیموکو یکی از مهم‌ترین عناصر تشکیل دهنده هستند و قدرتمندترین عنصر در پیش‌بینی اتفاقات آینده به شمار می‌روند. ابر یا کومو در ایچیموکو از دو جزء تشکیل شده است:

1- سنکواسپن A (سبز رنگ)            2- سنکواسپن B (قرمز رنگ)

برای درک بهتر ساختار ابرها باید هر دو جزء را باهم بررسی کنیم؛ اما قبل از آن فرمول‌های سازنده سنکواسپن‌ها را جداگانه شرح می‌دهیم.

  • سنکواسپن A
  1. تنکانسن را از طریق فرمول مخصوص به خود حساب کنید.
  2. کیجونسن را از طریق فرمول مخصوص به خود حساب کنید.
  3. اعداد تنکانسن و کیجونسن را جمع‌کرده و بر دو تقسیم کنید.
  4. عدد نهایی به دست آمده را به 26 دوره بعد انتقال دهید.

  • سنکواسپن B
  1. در 52 دوره قبل بالاترین قیمت را بیابید.
  2. در 52 دوره قبل پایین‌ترین قیمت را بیابید.
  3. دو عدد بدست آمده را جمع‌ کرده و حاصل را بر دو تقسیم کنید.
  4. عدد نهایی بدست آمده را به 26 دوره بعد انتقال دهید.

شکل نهایی بعد از انجام محاسبات و کنار هم قرار گرفتن سنکواسپن A و سنکواسپن B که ابر را شکل می‌دهند، در تصویر زیر آمده است.

نکته : از کنار هم قرار گرفتن سنکواسپن A و B، کومو به وجود می‌آید که این ابر می‌تواند صعود یا نزولی باشد.

ابر یا کومو صعودی

زمانیکه سنکواسپن A بالای سنکواسپن B قرار دارد، کومو یا ابر صعودی داریم. ابر صعودی مانع از کاهش قیمت می‌شود و مانند یک حمایت بسیار قوی عمل می‌کند.

کومو یا ابر نزولی

زمانیکه سنکواسپن B بالای سنکواسپن A قرار می‌گیرد، ابر نزولی داریم. در این حالت ابر مانند یک مقاومت بسیار قوی عمل می‌کند و اجازه رشد قیمت را نخواهد داد.

همانطور که در تصاویر می‌بینید، سنکواسپن B بالای A قرار دارد و هربار که قیمت تمایل حرکت به سمت بالا دارد، پس از برخورد یا حتی نزدیک‌ شدن به کومو نزولی، مجددا به روند قبلی خود (روند نزولی) باز می‌گردد.

 

ضخامت کومو یا ابر

نکته بسیار مهمی که باید در خصوص ابرها به آن توجه‌ کنید این است که ضخامت آنها مفاهیم خاصی را ایجاد می‌کند. به این ترتیب که، هرچه ضخامت کومو بیشتر باشد، نشان‌دهنده این است که در گذشته بازار پرنوسانی داشته‌ایم و این نوسان یک منطقه حمایت و مقاومتی بسیار قوی است که شکستن و عبور از آن توسط نمودار قیمت بسیار سخت خواهد بود.

هرچقدر ضخامت کومو کمتر باشد، پتانسیل قیمت برای شکستن آن بسیار بیشتر از کومو ضخیم است. تصویر مقابل مثال خوبی برای درک بهتر ضخامت ابرهاست.

 

همانطور که مشاهده می‌کنید در نقاط یک و دو که ضخامت ابر نزولی بسیار بیشتر است، پتانسیل قیمت برای شکستن آن کم بوده و دو تلاش ناموفق را به وجود آورده است. اما در نقطه سوم که ضخامت ابر به مراتب کمتر از نقطه یک و دو است، قیمت به راحتی از آن عبور کرده و به سمت بالا هجوم برده است.

 

 

در خاتمه

ایچیموکو، اندیکاتوری قدرتمند در زمینه تحلیل تکنیکال است. گستردگی اطلاعاتی ایچیموکو در بحث شناخت این ابزار، نشان‌دهنده این است که می‌توان تفاسیر زیادی از تک تک عناصر آن انجام‌ داد. یادگیری عناصر سازنده ایچیموکو گام بسیار مهمی برای ورود به عرصه تحلیل‌گری بازارهای مالی است و زمانیکه شما اشراف کاملی از وظایف تک‌تک این عناصر پیدا کردید، می‌توانید عمیق‌تر وارد پروسه شناخت ایچیموکو به عنوان یک سیستم معاملاتی شوید. (استفاده از ایچیموکو برای ورود، خروج و افزایش احتمال موفقیت و…)

شاید این ابزار پیچیدگی‌های بصری را به شما القا کند، اما اگر بتوانید ارتباط درستی با عناصر برقرار کرده و شناخت کافی از کارکرد آنها پیدا کنید، می‌توانید در زمره افرادی باشید که از ایچیموکو برای تحلیل در دنیای بازارهای مالی استفاده می‌کنند.

ایچیموکو متشکل از پنج عنصر است که هر کدام نقش‌های خاصی را برای معامله‌گر ایفا می‌کنند و اطلاعاتی را در اختیار او قرار می‌دهند. شناخت وظایف آنها اولین مرحله از مراحل تسط کامل روی این ابزار تکنیکال است. پس مهارت معامله‌گر زمانی کامل می‌شود که کارکرد این عناصر را کنار هم بداند و ستاپ‌های معاملاتی و تایم‌فریم مناسب برای ترید و مباحث تخصصی‌تر را فرا بگیرد.

منابع Ivnestopedia / Wicipedia / Skillshare / Pdfcoffee / investsocial / StockCharts


بیشتر بخوانید:استاپ هانتینگ چیست و استراتژی معامله با آن چگونه است؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا