پین بار با کیفیت، حد ضرر بهتری دارد
میدانید که همه پین بارها یکسان نیستند. یکی از چالشهای اصلی در یادگیری سیگنالهای پرایس اکشن ایجاد مجموعهای از معیارها برای تعیین قدرت و کیفیت سیگنالهای پرایس اکشن، مثل سیگنال پین بار است. پین بار را میتوان به راحتی در هر زمان و در هر جفت ارز یا نمادهای سهامی پیدا کرد. در این مقاله صرفاً به مکان و چگونگی شکلگیری پین بار (pin bar) در سطوح کلیدی پرداخته خواهد شد. در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که کدام نوع پین بار کیفیت بیشتری دارد و چرا حد ضرر بهتری هم دارد؟ به منظور راحتی کار فرض خواهیم کرد که چند نکته زیر همیشه درست هستند:
- پین بار در بازه زمانی روزانه یا چهارساعته شکل گرفته است.
- پین بار در جهت روند بازار تشکیل شده است.
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب است.
چه چیزی باعث میشود که پین بار کارایی داشته باشد؟
قبل از بررسی کیفیت پین بار باید ابتدا درک کنیم که چه چیزی باعث میشود تا کندل پین بار واقعاً عمل کند؟ برای رسیدن به این هدف، به اصول اولیه بازمیگردیم و در مورد عرضه و تقاضا در بازار و نحوه ارتباط آن با بازار فارکس صحبت میکنیم.
عرضه: مقداری از سهام یا ارزی است که با قیمت مشخص در دسترس است و به فروش گذاشته شده است.
تقاضا: مقداری از سهام یا ارز مورد نیاز با قیمت مشخص است که خریدار میخواهد آن را بخرد.
با افزایش قیمت، عرضه نیز افزایش مییابد و در نتیجه تمایل معامله گران به بستن معاملات خرید بیشتر میشود و حتی معامله گران زیادی میخواهند در بازار فروشنده باشند. در مقابل با کاهش قیمت، تقاضا افزایش مییابد. زیرا خریداران دوست دارند از قیمتهای پایین تر بیشتر خرید بزنند و تمایل فروشندگان برای فروش بیشتر هم کاهش مییابد. برای نشان دادن رابطه عرضه و تقاضا منحنی آنها در زیر نشان داده شده است.
توجه کنید که در منحنی عرضه زیر با افزایش قیمت، حجم عرضه نیز افزایش مییابد. به عبارتی از نظر معاملات، هر چه قیمت بالاتر باشد، معامله گران تمایل بیشتری به فروش دارند.
نمودار منحنی عرضه نشان می دهد که با افزایش قیمت، عرضه یا فروش هم بیشتر می شود.
منحنی تقاضا کاملاً برعکس منحنی عرضه است. با افزایش قیمت، حجم تقاضا هم کاهش مییابد. به عبارتی معامله گران تمایل کمتری برای خرید در قیمتهای بالاتر دارند.
اما این چه ربطی به کیفیت پین بار دارد؟ برای درک این اهمیت باید بدانیم که کیفیت پین بار به سطح قیمتی که در آن شکل میگیرد، بستگی دارد. پین بار نشانگر تغییر برتری فروشندگان و خریداران است. عرضه و تقاضا مفاهیم بسیار مهمی هستند، زیرا میتوانند سطوح حمایتی/مقاومتی در بازار را تعیین کنند. این به معنای واقعی نیروی حیاتی برای معاملات پرایس اکشن است و بدون وجود سطوح کلیدی، استراتژی معامله با پین بار مؤثر نخواهد بود. بیایید به عنوان مثال نمودار هفتگی NZDUSD را بررسی کنیم.
به نحوه واکنش بازار به سطوح عرضه (مقاومت) و تقاضا (حمایت) توجه کنید. هر بار که قیمت افزایش یافته، عرضه بیشتر شده، تا جایی که بعد از یک سطح قیمتی، عرضه از تقاضا پیشی گرفته و قیمت سقوط کرده است. در سطح تقاضا هم بر عکس این قضیه صادق است. یعنی با کاهش قیمت قدرت خریداران به تدریج از قدرت فروشندگان پیشی می گیرد و در نتیجه قیمت به سمت بالا باز می گردد.
طبق تصویر بالا مشاهده میکنید که در اکثر موارد بازار بین دو خط روندی باقی میماند. زمانی که قیمت به خط پایینی میرسد، معامله گران وارد عمل میشوند. بدین معنی که تقاضا افزایش مییابد و بازار به سمت بالا بازمیگردد. برعکس زمانی که NZDUSD به خط بالایی میرسد، معامله گران وارد معامله فروش میشوند و عرضه در بازار را افزاش میدهند که در نتیجه آن قیمت افت میکند.
ما میتوانیم با استفاده از سطوح کلیدی عرضه و تقاضا، مکانهایی را که بازار تغییر مسیر خواهد داد را پیدا کنیم. چندین پین بار در سطوح تقاضا و عرضه (نمودار بالا) تشکیل شدهاند که میتوانند تائیدی بر اعتبار این سطوح باشند. اکنونکه مفاهیم عرضه و تقاضا را با هم ترکیب کردیم و همچنین موضوع استفاده از پین بار را به عنوان تأیید بررسی کردیم، بیایید در مورد اهمیت میزان نزدیکی پین بار به سطح کلیدی بحث کنیم.
آیا سطح کلیدی قبلاً لمس یا شده است؟
برای درک این موضوع که سطح مقاومتی/حمایتی قوی بوده یا ضعیف، از میله پین بار استفاده میکنیم. بدین معنی که نحوه قرار گیری میله پین بار نسبت به سطح کلیدی میتواند قدرت سطح کلیدی را مشخص کند. در مورد آزمایش سطح کلیدی، دو نوع برخورد پین بار به سطح کلیدی وجود دارد:
- بازگشت سریع بازار از سطح کلیدی
- میله پین بار از سطح کلیدی عبور کرده است
بسیاری از معامله گران تصور میکنند که اگر پین بار به سطح کلیدی برخورد کند و سریعاً از آن بازگردد، قدرت پین بار هم بیشتر خواهد بود. اما تجربه نشان داده که بهترین پین بارها از سطح کلیدی عبور میکنند. یعنی به طور مثال دنباله پین بار صعودی قوی معمولاً به زیر حمایت نفوذ میکند. به مثالهای زیر توجه کنید. اولین مثال یک پین بار را نشان میدهد که بلافاصله بعد از لمس سطح کلیدی بازگشته است. دیگری هم پین باری را نشان میدهد که میله آن از سطح کلیدی بیرون زده است.
واکنش بلافاصله پین بار به سطح حمایتی کلیدی
در این نوع پین باز، میله کندل از حمایت به سمت بالا بازگشته و نتوانسته به زیر حمایت نفوذ کند.
طبق تصویر بالا، پین بار صعودی بعد از برخورد به سطح کلیدی حمایتی شکل گرفته است. با این حال، بازار کل ناحیه حمایتی را لمس نکرده است. در واقع میتوان گفت که تقاضا بالای سطح کلیدی زیاد است، اما در زیر سطح کلیدی چطور؟ توجه داشته باشید که وقتی حرف از حمایت است، منظور یک سطح یا نرخ مشخص نیست. حمایت همیشه یک محدوده یا ناحیه است. اگر در تصویر بالا، سطح حمایتی واقعی ۲۰ پیپ پایینتر بود، شرایط به کلی تغییر میکرد! در این صورت شاید پین بار اصلاً به سطح کلیدی (حمایت) برخورد نکرده بود. در تصویر بالا ما یک کندل پین بار خوب داریم که به حمایت واکنش نشان داده، اما شاید ناحیه حمایتی سطوح پایینتر از این خط افقی را هم در برگیرد. یعنی شاید بعد از تشکیل این پین بار، بازار به سطوح پایینتر از سطح حمایتی هم برسد! در این صورت پین بار خیلی ساده نقض خواهد شد.
میله پین بار از سطح حمایتی کلیدی بیرون زده است
در این نوع پین بار، دنباله کندل به زیر حمایت عبور کرده است. این یعنی نه تنها در بالای حمایت بلکه در سطوح زیر حمایت هم قدرت تقاضا بیشتر از عرضه است.
طبق تصویر بالا، پین بار صعودی تمام ناحیه حمایتی و احتمالی را لمس کرده است. با نفوذ میله پین بار به زیر سطح کلیدی، ما به راحتی میتوانیم ببینیم که تقاضا در سراسر این منطقه زیاد است. این نوع پین بار به ما میگوید که تقاضای قابلتوجهی در بالا و پایین سطح حمایتی وجود دارد و به احتمال زیاد بازار بیشتر از این پایین نخواهد آمد.
یکی از دلایلی که باید سطح کلیدی را به عنوان یکه محدوده یا منطقه در نظر گرفت این است که شرایط همیشه برای هر معاملهگر یکسان نخواهد بود. یک معاملهگر ممکن است سطح کلیدی را بر اساس قیمت بسته شدن کندل روزانه رسم کند. درحالیکه معاملهگر دیگر ممکن است سطح کلیدی را زیر دنباله کندل روزانه رسم کند. به عنوان مثال یک معاملهگر میتواند سطح کلیدی را در نمودار روزانه USDJPY در نرخ ۱۰۶٫۲۵ رسم کند و شاید معامله دیگر نرخ ۱۰۶٫۲۰ را در نظر بگیرد. به همین دلیل بهتر است سطح کلیدی را به صورت محدوده در نظر گرفت.
روش مناسب برای تعیین حد ضرر
از پین بار صعودی/نزولی نیز میتوان برای تعیین حد ضرر استفاده کرد. وقتیکه میله پین بار از سطح کلیدی عبور میکند، حد ضرر ما پایینتر از سطح کلیدی قرار خواهد گرفت که به نفع معاملهگر است. زیرا بازار برای شکست سطح کلیدی باید زیاد تلاش کند. به دو مثال زیر توجه کنید:
محل حد ضرر شماره یک
در این نوع پین بار، حد ضرر به فاصله کمی از حمایت تشکیل شده است.
طبق تصویر بالا، پین بار صعودی بلافاصله بعد از برخورد به سطح کلیدی تشکیل شده است. استراتژی پین بار به ما میگوید که حد ضرر معامله را زیر میله پین بار قرار دهیم. مشکلی که ما در اینجا روبرو هستیم، این است که حد ضرر ما فقط چند پیپ با سطح کلیدی فاصله دارد. در صورتی که بازار مجدداً سطح حمایتی را تست کند، احتمال اینکه حد ضرر فعال شود، وجود دارد. این یعنی پین بار درست است، اما کیفیت خوبی برای معامله ندارد. ریسک معامله با این پین بار زیاد است.
محل حد ضرر شماره دو
حد ضرر پین بار فاصله زیادی با حمایت دارد. یعنی اگر قیمت دوباره به حمایت بازگردد، تا رسیدن به حد ضرر با تقاضای زیادی مواجه خواهد شد و شاید اصلا نتواند بر این حجم از تقاضا غلبه کند.
در تصویر بالا، میله پین بار صعودی به زیر سطح کلیدی عبور کرده است. بدین ترتیب فاصله حد ضرر معامله تا سطح کلیدی زیاد است. در صورت برخورد مجدد بازار به سطح کلیدی، احتمال اینکه حد ضرر فعال شود خیلی کم است و این امکان را میدهد که مدت بیشتری معامله را بدون فعال شدن حد ضرر باز نگه داریم.
عامل زمان
در بازار فارکس همه چیز وابسته به زمان و قیمت است. نمودارهای قیمتی از دو محور افقی X (زمان) و محور عمودی Y (قیمت) تشکیل شدهاند. ترکیب این دو محور به ما توانایی معامله با سیگنال پرایس اکشن را میدهد. وقتی با پین بار معامله میکنید باید به زمان و قیمت تشکیل پین بار توجه کنید. تنها تشکیل کندلی شبیه به پین بار کافی نیست. به نمودار زیر نگاه کنید.
چند روز طول کشیده تا فروشندگان بتوانند خریداران را شکست دهند؟ خریداران در چند روز فروشندگان را شکست داده و قیمت را بالا کشیده اند؟ خریداران خیلی سریع بر فروشندگان غلبه کرده اند. یعنی قدرت خریداران بیشتر است، پس اگر در این میان پین بار نزولی تشکیل شود، به احتمال زیاد نقض خواهد شد.
طبق تصویر بالا مشاهده میکنید که بازار بعد از شکست سطح کلیدی به مدت پنج روز تضعیف شده است، اما تنها در عرض دو روز به سمت سطح کلیدی شکسته شده بازگشته است. بدین ترتیب میتوان گفت که تقاضا زیر این سطح کلیدی زیاد بوده است و به همین دلیل پین بار نزولی که زیر سطح کلیدی تشکیل شده، نقض شده است. در واقع مدتزمانی که طول کشیده تا سطح کلیدی شکسته شود، پنج روز بوده، اما بعد از شکست سطح کلیدی، تنها در دو روز خریداران توانستهاند قیمت را به سطح کلیدی شکسته شده برسانند. فروشندگان برای تسلط بر خریداران به پنج روز زمان نیاز داشتند، اما خریداران تنها در دو روز فروشندگان را شکست دادند! پس قدرت فروشندگان در این محدوده ضعیف است. به همین دلیل است که زمان و قیمت میتوانند روی کیفیت سیگنال پین بار تأثیر بگذارند. اگر قرار بود این پین بار نزولی عمل کند، باید نمودار قیمتی چیزی شبیه به تصویر پایینی میشد.
مدت زمانی که طول می کشد تا خریداران بر فروشندگان غلبه کنند بسیار مهم است. اگر به زمان بیشتری نیاز باشد، یعنی فروشندگان قدرت قابل توجهی دارند. پس اگر نشانه ای از برتری نسبی فروشندگان در بازار دیده شود (مثل تشکیل پین بار نزولی) می توان به این سیگنال اعتماد کرد.
طبق تصویر بالا، جفت ارز NZDUSD بعد از شکست سطح کلیدی به مدت پنج روز متوالی به سمت پایین حرکت کرده است. ولی بازار در طول هفت روز معاملاتی به سمت سطح کلیدی بازگشته است. بازار در برخورد مجدد به این مقاومت پین بار نزولی تشکیل داده است. از آنجایی که بازگشت بازار به سمت سطح کلیدی آهسته بوده است، میتواند نشان دهنده تقاضای کم و عرضه بیشتر در اطراف سطح کلیدی باشد. از این رو انتظار میرود پین بار نزولی عمل کند و بازار دوباره سقوط کند.
بیشتر بخوانید :نظریه امواج الیوت چیست و چگونه بر اساس آن معامله کنیم؟