مقاله‌ای که دید شما نسبت به بیت کوین را تغییر می‌دهد

تعریفی جدید از پولی جدید

اگر در شبکه بیت کوین تازه‌وارد محسوب می‌شوید یا هنوز به کارایی آن شک دارید، احتمالاً با شایعات ضدونقیضی درباره این شبکه غیرمتمرکز روبه‌رو بوده‌اید یا با برخی مفاهیم آن کاملاً آشنا نیستید. در این صورت، پیش از هرگونه تصمیم‌گیری یا اقدام به سرمایه‌گذاری، ابتدا بهتر است بیت کوین را بیشتر بشناسید.

برای این منظور، تلاش کرده‌ایم با کمک‌گرفتن از مطلبی که در وب‌سایت کوین‌تلگراف منتشر شده است، برخی از برداشت‌های نادرست درباره بیت کوین و عملکرد آن را بررسی کنیم. آنچه در‌ادامه می‌خوانید، نوشته نویسنده و بنیان‌گذار خبرنامه ارز دیجیتالی به‌ نام Something Interesting است. نام مستعار وی Knifefight و مدیر محصول سابق چند شرکت بزرگ فناوری بوده است. Knifefight بیت کوین را از جوانب مختلف بررسی و ‌تجزیه‌وتحلیل می‌کند و می‌کوشد برخی از ابهام‌ها و مفاهیم نادرست درباره این فناوری مالی را از ذهن خوانندگان پاک کند.

عمر بادوام، ارزش کاربردی، سانسورناپذیری، یگانگی، تحقق آزادی‌های فردی و حتی آثار مثبت زیست‌محیطی بیت کوین، تنها برخی از موضوعاتی است که در این مقاله مفصل بررسی شده است. بنابراین، اگر قصد دارید دیدی جدید و غیرکلیشه‌ای به این فناوری مالی پیدا کنید، پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را تا انتها مطالعه کنید. آنچه در‌ادامه می‌خوانید، به‌نقل از Knifefight نوشته شده است.

نگاهی جدید به بیت کوین

احتمالاً به‌طورکلی با بیت کوین آشنا هستید و می‌دانید که برخی افراد با سرمایه‌گذاری زودهنگام روی آن میلیون‌ها دلار به‌دست آورده‌اند. علاوه‌بر‌این، ممکن است شنیده باشید که بیت کوین شکل جدیدی از پول دیجیتال و آینده تجارت به‌شمار می‌آید یا شرکتی خلاف‌کار است که به کره زمین آسیب می‌رساند. خبرها و شنیده‌ها گیج‌کننده هستند. احتمالاً یکی از دلایل چنین وضعیتی این است که هیچ‌کس نمی‌تواند جلوِ شایعات را بگیرد‌؛ درست مانند بیت کوین که تحت‌کنترل هیچ‌کس نیست و متعلق به همه ماست.

در این مقاله، من به‎‌عنوان نویسنده تلاش می‌کنم به افراد کنجکاو درباره بیت‌کوین کمک کنم تا حقایق مهم مرتبط با برترین ارز دیجیتال جهان را درک کنند. این مطلب قرار نیست فنی و پیچیده باشد و خواندن آن دشوار نخواهد بود. همچنین، قصد ندارم از بیت کوین به‌عنوان گزینه‌ای برای سرمایه‌گذاری دفاع کنم؛ اگرچه به‌نظر من ارزشش را دارد که کمی بیت کوین داشته باشید.

در مطلب حاضر، فقط سعی می‌کنم چند مفهوم اشتباه را اصلاح و به تازه‌واردان جامعه بیت کوین کمک کنم تا با چند مفهوم اصلی و زیربناییِ این شبکه بیشتر آشنا شوند. امیدوارم اگر این مطلب را با ذهنی باز بخوانید، به‌سرعت متوجه شوید که بیت کوین چیزی بسیار فراتر از سفته‌بازی‌های قیمت آن است.

خشک و تر را باهم نسوزانیم

بیایید ابتدا با حذف چند مفهوم نادرست بحثمان را آغاز کنیم:

ارزهای دیجیتال خطرناک و دست‌مایه سوءاستفاده کلاه‌بردارها، جنایت‌کارها، قماربازها، هکرها و احمق‌ها هستند.

فقط استدلالی با سوءنیت و مغالطه‌ می‌تواند ایده‌های کهنه و ناکارآمد را تا مدت‌ها زنده نگه دارد. درست است که فضای ارزهای دیجیتال ظاهراً بستری مهیا برای کلاه‌برداری دیده می‌شود و برخی را مجاب می‌کند که تمام این فضا فاسد است؛ اما صرف‌نظر‌کردن از حضور در فضای کریپتو تنها به این دلیل که پر از کلاه‌برداری است، شبیه این است که در فضای توییتر حضور نداشته باشید؛ زیرا بخش زیادی از توییت‌ها به‌دردنخور هستند.

مشکل توییتر یا فضای کریپتو نیست؛ بلکه مشکل زمان و انرژی و چگونگی جست‌وجو در میان موضوعات به‌دردنخور و یافتن ایده‌های واقعاً جالب است. جدایی کامل از فضای ارزهای دیجیتال بسیار ساده‌تر و سرراست‌تر است؛ اما سؤالی را مطرح می‌کند که می‌تواند ذهنمان را حسابی درگیر کند: اگر ارزهای دیجیتال به‌دردنخور هستند، چرا از میدان به‌در نمی‌شوند؟

بیت کوین در‌مقابل دات‌کام و سایر حباب‌های بازار. منبع: جیمز تودارو (James Todaro)

بیت کوین از بین نمیرود

نکته جالب درباره بیت کوین این است که تقریباً هیچ‌کس به‌سرعت به آن اعتقاد پیدا نمی‌کند. طراحی بیت کوین در نگاه اول با عقل جور در‌نمی‌آید و تقریباً همه در ابتدا عملکردش را غیرممکن می‌دانند و رد می‌کنند. برای من از زمانی‌که اولین‌بار نام بیت کوین شنیدم تا وقتی‌که بالاخره تحقیقاتم را درباره‌اش آغاز کردم، حدود سه سال طول کشید. من تئوری بازی‌ و طراحی سازوکارها را در دانشگاه مطالعه کرده بودم؛ بنابراین، دقیقاً می‌دانستم که چرا بیت کوین نمی‌تواند کار کند. فقط نمی‌توانستم بفهمم چرا هنوز وجود دارد.

روی کاغذ، مطمئن بودم که بیت کوین نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ اما در‌عمل، وجود داشت. وقتی نظریه‌ای با واقعیت مشاهده‌شده در تضاد باشد، این نظریه است که باید تغییر کند؛ پس، به تفکرم شک کردم. وایت‌پیپر بیت کوین را خواندم و در نهایت نظرم عوض شد.

قانع‌کننده‌ترین شواهدی که نشان می‌دهد بیت‌کوین همان‌طوری است که تبلیغ می‌شود، تاریخچه عملکردش تاکنون بوده است. هرچه بیت کوین به‌مدت طولانی‌تری وجود داشته باشد، باید آن را جدی‌تر بگیرید.

اصطلاح آکادمیک برای چنین پدیده‌ای «اثر لیندی» (Lindy Effect) است. این ایده بیان می‌کند که هرچه چیزی بیشتر باقی بماند، باید انتظار بیشتری برای ادامه‌اش داشته باشید. برای مثال، همه ما می‌توانیم فردا به‌صورت جمعی و عمومی تصمیم بگیریم که طلا دیگر ارزشمند نیست یا تصمیم بگیریم که برای همیشه به آهنگ‌های پرطرفدار امروز گوش کنیم. بااین‌حال، این کار را نخواهیم کرد.

بیشتر بخوانید:بیت کوین در برابر سیستم اعتبار فیات؛ چرا ارز فیات شانسی ندارد؟

طلا برای مدت زیادی ارزشمند بوده است؛ بنابراین، احتمالاً بعد از این هم برای مدتی طولانی ارزشمند خواهد بود. آهنگ‌های برتر امروز اکثراً جدید هستند که نشان می‌دهد بیشتر آهنگ‌های برتر فردا نیز احتمالاً جدید خواهند بود. ادامه وجود چیزی در گذشته دلیلی بر ادامه وجود آن در آینده است. به این پدیده اثر لیندی گفته می‌شود.

به‌همین‌دلیل، دولت‌ها به‌ناچار به فکر متوقف‌کردن بیت کوین افتاده‌اند و پیوسته سیاست‌هایی رسمی برای غیرقانونی جلوه‌دادن آن وضع می‌کنند یا می‌کوشند قوانینی سختگیرانه روی این شبکه مالی غیرمتمرکز اِعمال ‌کنند. سیاست نادیده‌گرفتن بیت کوین و فرض اینکه خودبه‌خود از بین می‌رود، دیگر واقع‌بینانه نیست. اگر قرار بود بیت کوین به‌خودی‌خود از بین برود، تا حالا باید از بین می‌رفت.

بیت کوین ارزش دارد؛ زیرا مفید است

یکی از نقدهای رایج درباره بیت کوین این است که چون ازطرف هیچ‌جایی پشتیبانی نمی‌شود، نباید ارزشی داشته باشد. منتقدان بر این عقیده هستند که بیت کوین کارایی ذاتی ندارد؛ پس باید فقط بازیچه‌ای برای اتلاف‌ وقت باشد؛ جایی‌ که تنها هدف کاربران فروش دارایی‌هایی بی‌ارزش با قیمتی بیشتر به احمقی بزرگ‌تر از خودشان است.

درست است که تنها کاربرد بیت کوین این است که آن را برای شخص دیگری ارسال کنید؛ اما این بدان‌معنا نیست که بیت کوین فایده خاصی ندارد. انتقال ارزش خود سرویسی ارزشمند است؛ به‌همین‌دلیل، بانکداری حوزه بسیار سودآوری محسوب می‌شود.

ساتوشی ناکاموتو در اوت۲۰۱۰ در تالار گفت‌وگوی Bitcointalk نوشت:

به‌عنوان بازی فکری، تصور کنید فلزی پایه‌ به کمیابیِ طلا، اما با این خواص وجود داشته باشد: رنگ خاکستری بی‌روح، نارسانا، نه زیاد قوی و نه زیاد انعطاف‌پذیر یا چکش‌خوار، بدون کاربرد یا جلوه تزیینی. فقط با یک ویژگی خاص و جادویی: این فلز فقط می‌تواند از‌طریق یک کانال ارتباطی انتقال پیدا کند. اگر این فلز به هر دلیلی ارزشی به‌دست آورد، هرکسی که بخواهد ثروتش را از راه دور منتقل کند، می‌تواند مقداری از آن را بخرد و انتقال دهد و از گیرنده بخواهد آن را بفروشد.

تصویر پیام ساتوشی ناکاموتو در تالار گفت‌وگوی بیت‌کوین‌تاک

پول فناوری‌ای برای انتقال ارزش در فضا و زمان به‌شمار می‌رود و بیت کوین نیز وسیله‌ای برای ذخیره ارزش است که فاصله فیزیکی را از بین می‌برد و نمی‌توان آن را تضعیف یا توقیف یا سانسور کرد. درواقع، پشتوانه ارزش بیت کوین همان ارزش سرویسی است که این دارایی ارائه می‌کند.

تصویر توییت زیر که نقل‌قولی از پاتریک مک‌هنری (Patrick McHenry)، یکی از نمایندگان کنگره ایالات متحده، در گفت‌وگو با شبکه خبری CNBC است، به‌صراحت می‌تواند موضع برخی سیاست‌مداران درباره بیت کوین را توضیح دهد:

به‌نظر من، هیچ راهی برای از‌بین‌بردن بیت کوین وجود ندارد.

بیت کوین متوقف نخواهد شد

بیت کوین نقطه کنترل مرکزی ندارد؛ بنابراین، تنها راه برای ازکارانداختن بیت کوین این است که هر نود (عضو) شبکه بیت کوین را جداگانه از کار بیندازید. حتی خاموش‌کردن کل اینترنت نیز کارساز نخواهد بود؛ زیرا در این صورت هم می‌توانید از‌طریق رادیو یا ماهواره با شبکه بیت کوین ارتباط برقرار کنید. با هر معیار واقع‌بینانه‌ای که بررسی کنیم، خود شبکه را نمی‌توان از کار انداخت.

ناگفته نماند دولت‌ها می‌توانند ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کنند که بعضی از آن‌ها نیز این کار را کرده‌اند. غیرقانونی‌کردن تراکنش‌های بیت‌کوین مانند غیرقانونی‌کردن مصرف مواد‌مخدر است؛ چراکه آن را بیشتر از اینکه از بین ببرد، زیرزمینی می‌کند. چین دولتی قدرتمند است که بارها بیت کوین را ممنوع کرده است. بااین‌حال، درواقع نمی‌توان بیت کوین را در چین ممنوع کرد؛ زیرا در شبکه بیت کوین چیزی به‌ نام چین معنایی ندارد. چین یا هر کشور دیگری فقط می‌تواند خود را از شبکه بیت کوین جدا کند.

به نظر نمی‌رسد دو ابرقدرت فعلی جهان قصد متوقف‌کردن بیت کوین را داشته باشند.

حال، اگر دولت‌ها پا را فراتر بگذارند و به شبکه حمله کنند، چه؟ آن‌ها می‌توانند به‌صورت مخفیانه دستگاه‌های استخراج بخرند یا مصادره کنند و مشغول استخراج بلاک‌های خالی شوند. بدین‌ترتیب، سرعت شبکه و درآمد ماینرهای صادق کاهش پیدا می‌کند.

در این صورت، دولتی که به شبکه حمله کرده است، می‌تواند بیت کوین‌هایی که با عنوان پاداش استخراج بلاک از شبکه دریافت می‌کند، بفروشد و با افزایش موقعیت‌های فروش باعث کاهش قیمت بیت کوین شود. با این کار، طبیعتاً درآمد ماینرهای صادق کاهش می‌یابد و افراد اعتمادشان را به بازار از دست می‌دهند.

با کاهش اشتیاق ماینرها برای دفاع از شبکه، مهاجمان بیشتر آن را تحت‌کنترل می‌گیرند و باعث ایجاد مارپیچ مرگ می‌شوند؛ دور باطلی که نهایتاً بیت کوین را به کام نابودی می‌کشاند.

تصور چنین حمله‌ای درباره حکومتی فرضی راحت‌تر است و نمی‌توان به‌سادگی حدس زد که دولتی واقعی در جهان امروز چگونه ممکن است این حمله را عملی کند. دو دولتی که بیش از همه احتمال دارد دست به چنین اقدامی بزنند، ایالات متحده و چین هستند.

چین به‌طور‌سیستماتیک تلاش می‌کند تمام دستگاه‌های استخراج را از مرزهای خود خارج ‌کند؛ بنابراین، چندان آماده حمله مبتنی‌بر استخراج به شبکه نیست.

در تصویر زیر، توییت حساب کاربری Documenting Bitcoin را مشاهده می‌کنید که از خروج یک‌تریلیون دستگاه استخراج بیت کوین از کشور چین خبر می‌دهد.

ادامه مقاله را در بخش دوم “مقاله‌ای که دید شما نسبت به بیت کوین را تغییر می‌دهد” مطالعه نمایید.


بیشتر بخوانید:آیا صرافی‌ها می‌توانند با خلق بیت کوین غیر واقعی، باعث کاهش قیمت‌ها شوند؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا